نگاهي به روش معماري آرمين محسن دانشگر

براي بشر امروز كه از يك طرف خواهان نوآوري، و ابداع است و از طرف ديگر بي توجه بهريشه ها نيست چه تدبيري بايد انديشيد ؟ اين تدبير،منحصر به شاخه خاصي از دانش نمي باشد بلكه درهر زمينه بايد اعمال گردد. در هر دوره تاريخي تنها فكري ماندگار است كه بديع و درعين حال اصيل باشد. اگر سنت يا " فرادهش " به معناي دقيق كلمه در هر دوره ظهورينوين دارد، در واقع منشاء و سرچشمه اي است پويا كه در حال تجلي دائم است. انديشيدن در هر زمينه از جمله معماري كه به اعتباري مادر همه هنرهاست نبايد در قالبي از پيش تعيين شده باشد. معماري تنها در صورتي مي تواند در عين رو به توسعه و نو بودن، جوابگوي نيازهاي بشري باشد كه درعين حال كه پويا و جديد باشد از يك طرف تمامي اقتضائات و شرايط را از جمله شرايط زماني، مكاني، روحي افراد را مورد ملاحظه قرار دهد و از طرف ديگر تاريخ و فرهنگ هر قوم در آن مورد توجه باشد. وقت آن فرا رسيده تا به ياري قوه خيال كه با بازي خاص خويش قادر است صورتهاي زيباي بسيار متنوع بيافريند و با تكيه بر اطلاعات كافي و مباني اساسي در زمينه معماري، به طرحي بيانديشيم كه بهترين استفاده را در خدمت زمان انجام دهد. به عبارتي تلفيق زمان و مكان به اين معني كه به اقتضاء زمان و ساعتهاي متفاوت از مكان استفاده گردد. اين عمل با تغيير فرم دادن (deformation) خطوط و اشكال حاصل مي گردد.

در زمانه سرعت و تكنولوژي اگر قرار است بنايي در جهت استفاده براي مقصود خاصي به كار رود (و به عبارتي صرفا تزئيني نباشد) لازم است كه در عين بديع بودن متناسب با آن مقصود باشد و به سهولت بخشيدن امور و تسريع در كارها كمك كند و در عين ايجاد آرامش واجد زيبايي ظاهري نيز باشد. به عبارتي در معماري آن از تركيب رنگها و اشكالي استفاده گرددكه زيبا،آرامش بخش و مفيد باشند. اما اگر قرار است طرحي صرفا نمادين و سمبليك (به عبارتي تزئيني) آفريده شود بايد در عين زيبايي و جذاب بودن نشانگر فرهنگ و تاريخ مربوطه نيز باشد.
معماري نمادين بويژه بايد هر آن به صورتي نمايان گردد و از چشم اندازه هاي مختلف چيزي ديگر به نظر رسد. و تنها در چارچوبي مشخص و مفهومي يعني چارچوب و قالبي از پيش تعيين شده طراحي نشده باشد. بايد بتوان قوه خيال را رها و آزاد ساخت تا آن را از زاويه ديدهاي مختلف مورد تامل قرار دهد. لذا طراح با داشتن مبنايي محكم و اطلاعات كافي و غني و به روز(up to date) در فن خود و با در نظر گرفتن موضوع طرح بر اساس ايده هايي كه احياناً از سنت سرچشمه گرفته است، طرحي نو در اندازد.
در واقع، هنرمند يافت خاصي از هستي دارد كه اين يافت را مي تواند به شكلي ويژه و يكه اما قابل فهم براي عموم به زيباترين شكل به منصه ظهور برساند. در اين گونه معماري، مفاهيم از پيش تعيين شده راهنماي عمل نيست، بدين معنا كه بر اساس يك چارچوب مفهومي مشخص و متعين هر چيز طراحي شود و برنامه ريزي از پيش تعيين شده اي براي آينده داشته باشيم. مبناي اين گونه معماري تفكري است همراه با رهيافت خاصي از هستي كه در هر طرح به شكلي متمايز بروز مي نمايد و هم از آزادي فكرِ طراحي، سرزنده خبر مي دهد و هم از خلاقيت قوه خيال و همچنين توجه به اطلاع كامل از تمامي سبكها و اصول معماري را نشان مي دهد كه باعث مي گردد در عين حال كه نظرش جذاب و ارضا كننده حس نوخواهي بشر است اما بي ريشه و بي تكيه گاه نباشد و در عين حال به بهترين نحو مورد استفاده قرار گيرد.
ادامه دارد...
وبلاگ تکین طرح